روز زیارتی امام رئوف
سلام مامانی دیروز روز زیارتی اقا بود من شب قبلش به باباجونی گفتم فردا صبح زود از خواب نانازیمون بزنیم و بریم حرم البته اگه اقا بطلبه اره مامانی صبح ساعت ٦ بود که بیدار شدیم شما هنوز خواب بودی تا ماصبحونه خوردیم شما هم موقع لباس پوشیدن با بوسهای بابایی بیدار شدی مثل همیشه خنده رو با ذوق زدی اخه همیشه صبح که بابایی میری شما تو خواب نازی ....... اره خلاصه اقا مارو طلبید رفتم حرم خیلی شلوغ بود تا بابایی شمارو برد کنار ضریح منم زیارتنامه خوندمو چند رکعت نماز هم برای دایی محمد اخه تو وصیتنامه اش نوشته هر وقت حرم میرید برا من نماز زیارت بخونید ساعت 9/5 بود اومدیم بیرون حرم بعد از اونجا رفتیم خونه مادرجون همه خوب بودند نهار ...
نویسنده :
مامان جونی
17:21